دستگاههای بیسیم شبکه برای اتصال به شبکه سیمی از اکسس پوینتها استفاده میکنند.
دستگاههای بیسیم شبکه برای اتصال به شبکه سیمی از اکسس پوینتها استفاده میکنند. نصب و راهاندازی اکسس پوینتها به مراتب راحتتر از برقراری ارتباط با کابل کشی است و در نبود آنها عملا راخی برای اتصال دستگاهها در شبکه بیسیم وجود ندارد. حالا اینکه سازمان از چه نوع اکسس پوینتی استفاده کند، به نیازهای آن بستگی دارد. برای مثال: اکسس پوینتهای داخلی اغلب برای مشاغلی با الزامات امنیتی گسترده و نیاز به سفارشیسازی زیرساخت شبکه بیسیم، گزینه مناسبی هستند. اکسس پوینتهای مدیریتشده در فضای ابری برای سازمانهایی مناسب است که به اتصال Wi-Fi سریع و قابل اعتماد نیاز دارند.
سوئیچها بلوکهای اصلی ساختمان شبکه هستند. وقتی دستگاههای متعدد اعم از چندین رایانه، اکسس پوینت، چاپگر و سرور روی یک شبکه وجود دارد، طبیعتا ترافیک شبکه زیاد و جریان دادهها کند خواهد شد. سوئیچ ها با تقسیم شبکه کلی به گروههای کوچکتر، این مسئله را تا حدی حل میکنند. با استفاده از این دستگاه عملا ترافیک محلی در یک منطقه بر ترافیک محلی در منطقه دیگر تأثیر نمیگذارد.
گفتیم که سوئیچها میتوانند شبکه را به گروههای محلی کوچکتر تقسیم کنند. اینجاست که روترها و پلتفرمهای مسیریابی لبهای وارد عمل میشوند و اتصالات بین شبکهها را فراهم میکنند. پردیسهای دانشگاهی، شعبات بانکی، امکانات محلی همه و همه با روترها و پلتفرمهای لبهای به اینترنت و ابر عمومی متصل میشوند تا از امکانات سوئیچینگ برچسب دار چند پروتکلی (MPLS)، پیوندهای اتصال ابری (SDCI) و غیره بهرهمند شوند.
عملکردهای یک روتر و یک اکسس پوینت بیسیم را ترکیب میکند. روترهای بیسیم معمولاً در شبکههای شعبه کوچکتر و دفاتر خانگی مورد استفاده قرار میگیرند تا افراد بتوانند با استفاده از دستگاههای کوچک به اینترنت یا شبکه شرکت متصل شوند.
دروازه سلولی امکان دسترسی روتر یا پلتفرم لبهای به پیوندهای سلولی 4G و 5G را فراهم میکند تا به WAN یا WAN بیسیم دسترسی پیدا کنند. دروازههای سلولی به پورت اترنت دستگاه متصل میشوند و فرصت اتصال چند گیگابیتی را فراهم میکنند. حالا اگر یک محصول SD-WAN سازگار وجود داشته باشد، میتوان دروازههای سلولی را روی یک کنسول ابری مدیریت کرد.
زیرساخت شبکه بیسیم یک شرکت شامل یک کنترلر شبکه بیسیم (WLAN) است. به این ترتیب اتصال افراد تحت پوشش شبکه حتی حین حرکت حفظ میشود. در واقع کنترلر WLAN اکسس پوینتهایی که واسط میان دستگاههای بیسیم و شبکه شرکت هستند را مدیریت میکند.
تعیین زیرساخت شبکه، فرآیند چندان سادهای نیست و مشکلات و چالشهای مربوط به خود را دارد که شامل موارد زیر هستند:
بررسی و کنترل زیرساخت برای یک شبکه کار راحتی نیست؛ به عنوان مثال ممکن است یک کسب و کار بسیار کوچک تنها از یک زیر شبکه استفاده کند و نیاز به تجهیزات و دستگاههای چندانی برای کنترل و نظارت آن نداشته باشد، در مقابل در یک سازمان بزرگتر فرآیند کنترل و نظارت به سادگی انجام نمیشود. برای اینکه سازمانها بتوانند دید بهتری از شبکه، همراه با نظارت و مدیریت داشته باشند، از متمرکز کردن ترافیک استفاده میکنند. به کمک متمرکز کردن ترافیک، بخش نظارت و کنترل زیرساخت شبکه، میتواند تمامی دادههای ورودی و خروجی را از شبکه بررسی کند. علاوه بر سهولت بررسی و نظارت، یکی دیگر از مزایای متمرکز کردن ترافیک این است که امنیت شبکه را افزایش میدهد.
یکی از مواردی که بر ترافیک شبکه تأثیرگذار است، دادههای تکراری است. ورود دیتاهای تکراری حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد بر ترافیک شبکه تأثیرگذار است، بنابراین بهترین راه حل این است که از ورود دیتاهای تکراری به شبکه برخورد جلوگیری شود. این دیتاها برای بخش حفاظت و امنیت شبکه بسیار مخرب هستند؛ زیرا بخش حفاظتی هنگامی که تعداد زیادی دیتای تکراری دریافت کند، نمیتواند منبع آن را تشخیص دهد، در نتیجه سرعت آن کاهش پیدا خواهد کرد.
هریک از تجهیزات و ابزارهای مربوط به زیرساخت شبکه ممکن است نوعی داده و دیتای متفاوت را دریافت و پذیرش کند. سازمانها معمولاً برای اینکه امنیت شبکۀ خود را افزایش دهند، از ارائه دهندگان امنیت سایبری استفاده میکنند. این افراد میتوانند حفاظت و امنیت شبکه را تضمین کنند؛ اما نکتهای که وجود دارد این است که این افراد بابت دادۀ ورودی به شبکه هزینۀ خاصی دریافت میکنند. هر چه تعداد منابع مختلف برای ارسال دیتا به شبکه بیشتر باشد، هزینۀ دریافتی این افراد نیز بیشتر خواهد شد؛ بنابراین بهتر است دادهها از یک منبع مناسب به شبکه ارسال شود.